کد مطلب:27046
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:25
الف ـ چرا خداوند سبحان، سن نه سالگي را براي تكليف دختران قرار داده است؟ اين سن در مورد من كه خيلي زود است. ب ـ بهتر نيست براي آشنايي بيشتر ما با اسلام، كتابهاي بينش ديني را براي سن 10 ـ 11 سالگي بگذارند؟ ج ـ اگر گناهاني كه مرتكب شدهايم، به علت بيعقلي مان بوده ـ البته نه گناهان بزرگ ـ آيا خداوند از تقصيرهاي ما ميگذرد؟
الف ـ نخست يادآوري اين مطلب ضروري است كه احكام شرعي دو گونهاند: 1ـ احكامي كه برخي از حكمتهاي آنها در قرآن و روايات اسلامي بيان شده است مانند روزه كه يكي از حكمتهاي آن را قرآن پرهيز از گناه دانسته است.(بقره،183)
2ـ احكامي كه در آيات و روايات اشارهاي به فلسفه آنها نشده و يا لااقل به دست ما نرسيده است. در اين موارد ممكن است با دليلهاي عقلي يا تجربي به بخشي از آنها پيببريم ولي چون علم و عقل ما محدود است نميتوانيم فلسفه كامل آن را بدست آوريم. البته اين بدين معنا نيست كه انجام كار را مبتني بر دانستن حكمتش كنيم; بلكه روحية بندگي خداوند اقتضا ميكند تا فرمانبرداري بيچون و چراي پروردگار خود باشيم و هر دستوري را ـ هر چند بدون آگاهي از حكمت آن ـ اطاعت كنيم و اين به معناي تقليد كوركورانه نيست; چرا كه فرض اين است پروردگار خود را به خوبي ميشناسيم و ميدانيم كه هرگز فرماني را به ضرر بندهاش صادر نميكند; بلكه تمام احكام الهي براي رساندن او به كمال و تأمين سعادت و خوشبختي او در آخرت است و هر دستوري به ما دهد، صلاح و خير ما را در آن ديده است. همچنانكه يك بيمار چون ميداند پزشك معالجش خير و صلاح او را ميخواهد و در پي بهبودي بيماري اوست، داروهايي را كه برايش تجويز كرده است مصرف ميكند بدون اينكه از حكمت آنها آگاهي داشته باشد. بلوغ هم از احكامي است كه در آيات و روايات اشارهاي به فلسفه آنها نشده امّا فقها با توجه به روايات متعددي كه در اين باره از پيامبر و ائمه: رسيده است، سن بلوغ دختران را نه سال و پسران را پانزده سال اعلام كردهاند.(جواهر الكلام، محمدحسن نجفي، ج 26، ص 38، مؤسسة التاريخ العربي.)
همچنين شايان ذكر است كه آنچه تحقيقات علمي ثابت كرده اين است كه رشد زن سريعتر از مرد است.
بنابراين مسئله بلوغ امري اعتباري نيست بلكه مربوط به آفرينش انسان است و حكم الهي هم بر آن بار شده است، خلقت دختر اينگونه است كه پيش از پسر بالغ ميشود.
تحقيقات علمي امروز نيز نشان ميدهد كه در مجموع، انتخاب نهسالگي براي سنّ تكليف دختران، زود نيست.
اين كه فرمودهايد: سنّ نه سالگي براي من زود است، البته ممكن است بعضي اشخاص از نظر جسمي و... ضعيفتر از ديگران باشند، اما بديهي است كه قوانين و مقررات، همواره براي افراد معمولي و شرايط عادي وضع ميشود، ولي در عين حال، همين حكم براي افراد خاص و يا در موارد خاصي ممكن است به طور موقت عوض شود; براي مثال، خداوند دربارة روزه گرفتن ميفرمايد: چند روز معدودي را ]بايد روزه بداريد[ و كساني كه از شما بيمار يا مسافر باشند، روزهاي ديگري را ] به جاي آن روزه بگيرند[ و بر كساني كه قدرت انجام آن را ندارند، لازم است كفاره بدهند...; و در ادامه ميفرمايد: خداوند راحتي شما را ميخواهد نه زحمت شما را...(بقره، 184و185) به يقين، آسانگيري در احكام براي افراد فقط به علت روزه گرفتن نيست، بلكه يك قاعدة كلي نسبت به تمام احكام اسلامي است; قاعدة لاحرج ]حرجي و سختي در اسلام نيست[ نيز، اصل كلي بالا را تأييد ميكند، يعني اساس قوانين اسلام، بر سختگيري نيست و اگر در جايي، حكمي مشقت شديد داشته باشد، به طور موقت برداشته ميشود: هُوَ اجْتَبَغكُمْ وَ مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ;(حج،78) او شما را برگزيد و در دين خود تكليف مشقت باري براي شما قرار نداد. و شايد يكي از فلسفههاي وجوب تقليد از مرجع تقليد زنده تشخيص به موقع همين شرايط استثنايي باشد.
ب ـ دربارة كتابهاي بينش كه فرمودهايد: بهتر بود براي سنهاي 10 ـ 11 سالگي قرار ميدادند، پيشنهاد خوب و مورد تأييدي است.
ج ـ انسان تا به سنّ تكليف نرسيده، اشتباهها و گناهانش ثبت نميشود، هرچند بهتر است در كودكي نيز گناه نكند; البته اگر گناهي كه كرده حق الناس باشد; براي مثال ا گر كودكي شيشة همسايه را بشكند در درجة اول، بزرگ ترهاي آن كودك بايد خسارت بدهند و اگر كسي نفهميد و آن كودك به سنّ تكليف رسيد، واجب است خودش خسارت را بپردازد; اما وقتي به سنّ تكليف رسيد و گناهي كرد، خداوند براي جبران و نابودي گناه، توبه را قرار داده است و به وسيله توبه از تقصيراتش ميگذرد و حتي بدي هايش را به خوبيها تبديل ميفرمايد: ...إِلآمَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صَـَـلِحًا فَأُوْلَغكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّ ?‹َاتِهِمْ حَسَنَـَتٍ وَ كَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا # وَ مَن تَابَ وَ عَمِلَ صَـَـلِحًا فَإِنَّهُو يَتُوبُ إِلَي اللَّهِ مَتَابًا ...;(فرقان،70و71) مگر كسي كه توبه كند و ايمان آورد و عمل صالح انجام دهد كه خداوند گناهان اين گروه را به حسنات تبديل ميكند و خداوند آمرزنده و مهربان است و كسي كه توبه كند و عمل صالح به جا آورد، به سوي خدا بازگشت ميكند ] و پاداش خود را از او ميگيرد.[(ر.ك: تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 1، ص 636 ـ 637، دار الكتب الاسلامية / همان، ج 15، ص 155 ـ 162.)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.